وصیت مکتوب پیامبر (ص)در شب وفات ان حضرت
فإنکم لما خرجتم أخبرنی بذلک رسول الله صلى الله علیه وآله وبالذی أراد أن یکتب فیها وأنیشهد علیها العامۀ . فأخبره جبرائیل : ( أن الله عز وجل قد علم من الأمۀ الاختلاف والفرقۀ ) ، ثم دعا بصحیفۀ فأملى علی ما أراد أن یکتب فی الکتف وأشهد على ذلک ثلاثۀ رهط : سلمان وأبا ذر والمقداد ، وسمى من یکون من أئمۀ الهدى الذین أمر الله بطاعتهم إلى یوم القیامۀ . فسمانی أولهم ثم ابنی هذا - وأدنى بیده إلى الحسن - ثم الحسین ثم تسعۀ من ولد ابنی هذا - یعنی الحسین - .کذلک کان یا أبا ذر وأنت یا مقداد ؟ فقاموا وقالوا : نشهد بذلک على رسول الله صلى الله علیه وآله
پس شما وقتی خارج شدید،پیغمبر من را از آن وصیت وآن سخنانی که می خواستند بنویسند وعموم از آن مطلع گردند باخبرم کردند .
أن الله عز وجل قد علم من الأمۀ الاختلاف والفرقۀ:
خداوند: پس جبرئیل به نبی اکرم اینگونه خبر داد سپس کاغذی خواست و تمامی مواردی که دانسته است که این امت دچار اختلاف و افتراق می گردد نبی اکرم می خواست نوشته شود را علی مکتوبه کرد و سه نفر نیز بر این واقعه شاهد بودند: سلمان و مقداد وابوذر.پیغمبر آنهایی که امامان هدایت گر هستند و طاعتشان بر همه تا روز قیامت واجب است را نام بردند:پس من را نام برد بعنوان اولین آنها؛سپس این فرزندم حسن و سپس حسین سپس نه نفر از فرزندان حسین.
ای ابوذر و ای مقداد آیا چنین بود؟پس برخواسته و گفتند:ما بر این واقعه از نبی اکرم شهادت می دهیم
أئمۀ الهدى الذین أمر الله بطاعتهم إلى یوم القیامۀ . فسمانی أولهم ثم ابنی هذا - وأدنى بیده إلى الحسن - ثم الحسین ثم تسعۀ من ولد ابنی هذا - یعنی الحسین –
آنهایی که امامان هدایت گر هستند و خدا طاعتشان را بر همه تا روز قیامت واجب کرده است را نام بردند:پس من را نام برد بعنوان اولین آنها سپس این فرزندم حسن و سپس حسین سپس نه نفر از فرزندان حسین
کتاب سلیم بن قیس-ص 211 -ناشر:دلیل ما-قم-ایران
دراین وصیت مکتوب تا روز قیامت پیامبر (ص) نوشته شد کجاست نام بیست وچهار امام که دجالین احمد بصری ادعا میکنند
روایت دیگر
قال علی بن أبی طالب ( علیه السلام ) : کان فی وصیۀ رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) فی أولها : بسم الله الرحمن الرحیم ، هذا ما عهد محمد بن عبد الله ( صلى الله علیه وآله ) وأوصى به ، وأسنده بأمر الله إلى وصیه علی بن أبی طالب أمیر المؤمنین ، وکان فی آخر الوصیۀ : شهد جبرئیل ومیکائیل وإسرافیل على ما أوصى به محمد ( صلى الله علیه وآله ) إلى علی بن أبی طالب ( علیه السلام ) ، و قبضه وصیه وضمانه على ما فیها على ما ضمن یوشع بن نون لموسى بن عمران ( علیهما السلام ) وعلى ما ضمن وأدى وصی عیسى بن مریم ، وعلى ما ضمن الأوصیاء قبلهم على أن محمد
أفضل النبیین ، وعلیا أفضل الوصیین ، وأوصى محمد وسلم إلى علی وأقر علی ، وقبض الوصیۀ على ما أوصى به الأنبیاء ، وسلم محمد الامر إلى علی بن أبی طالب وهذا أمر الله وطاعته ، وولاه الامرعلى أن لا نبوة لعلی ولا لغیره بعد محمد ، وکفى بالله شهیدا
امام علی علیه السلام فرمود:در وصیت رسول الله ابتدا چنین بود:
بسم الله الرحمن الرحیم این عهدی است از جانب محمد بن عبد الله صلى الله علیه وآله و بر آنچه وصیت می کند و بنا بدستور الهی واگذار می کند بوصی خویش علی بن ابی طالب أمیر المومنین.همچنین در آخر وصیت اینچنین است:
جبرئیل و میکائل و اسرافیل بر آنچه که محمد صلى الله علیه وآله به علی بن ابی طالب وصیت کرد شاهد بودند و اینکه وی را وصی خود گرفت و تضمین بر آن داد بحسب همان ضمانی که یوشع بن نون برای موسی و ضمان وصی عیسی و بر ضمان اوصیاء قبل تر بر اینکه محمد صلى الله علیه وآله برترین انبیاء و علی علیه السلام برترین اوصیاء ست.و محمد وصیت کرده و أمر را تسلیم علی علیه السلام کرد و بر آن تقریر ورزید و وصیت را بحسب آنچه که انبیاء به آن وصیت می کنند گرفت و محمد صلى الله علیه وآله أمر را بعلی بن ابی طالب تسلیم و اعطا کرد و این دستور الهی و اطاعت از أمر اوست و بر این حسب که بعد از محمد صلى الله علیه وآله نبوتی برای هیچ کس نیست، ولایت أمور را بعلی علیه
السلام اعطا کرد.
بحار الأنوار-علامه مجلسی-ج 22 -ص 482 - مؤسسۀ الوفاء - بیروت - لبنان
همچنین سید رضی رحمه الله در کتاب خصائص الأئمۀ از امام کاظم از أمیر المومنین مطالب مذکور در وصیت نبی کریم صلى الله علیه وآله در آخر عمر شریفش را ذکر می کند بدون کوچکترین اشاره ای بهمدعای احمد همبوشی بصریبحار الأنوار-علامه مجلسی-ج 22 -ص 482 - مؤسسۀ الوفاء - بیروت - لبنان
نیز در تفسیر فرات از ابن عباس روایت شده است که پیغمبر در همان مرضی که توسط آن از دنیا رفتند با فاطمه نجوا کرده و وصایا و علومی از آینده را بِوِی بازگو کردند که باز هم اثری از مدعای احمد الکاطع نیستبحار الأنوار-علامه مجلسی-ج 22 -ص 497 - مؤسسۀ الوفاء - بیروت - لبنان
همچنین شیخ کلینی رحمه الله نیز در اصول کافی جلد اول صفحه 281 متن کلی وصیت نامه را با جزئیات دقیق ذکر می کند ولی باز هم هیچ اثری از مهدیون دوازده گانه و مدعای احمد همبوشی بصری در آن نیستالکافی-شیخ ابو جعفر کلینی-ج 1-ص 281 - دار الکتب الإسلامیۀ - طهران
همچنین مرحوم نعمانی در الغیبۀ خود وصیت نبی اکرم را که در آن اسم تک تک ائمۀ ذکر شده است،وارد می سازد ولی در آن وصیت هیچ اشاره ای بمدعای احمد الکاطع نشده است! در این روایت معاذ بن کثیر می گوید که من از امام صادق علیه السلام شنیدم که وصیت نبی اکرم در کتابی مختوم از آسمان نازل شد و در آن تک تک اسامی ائمه دوازده گانه موجود بود.حتى عدد علی اثنا عشر اسما ، ثم سکت ، فقلت : ثم من ؟فقال : حسبک.تا اینکه دوازده اسم را نام برده سپس ساکت شد_هیچ حرفی از مهدیون بعد از دوازده امام نشد_ پس گفتم بعد از این دوازده نفر چه کسی امام است؟
پس فرمود:همین تو را کفایت می کند
الغیبۀ-إبن ابی زینب النعمانی-ص 61 - ناشر:أنوار الهدى - ایران – قم
این همه روایت که خبر از وصیت پیامبر داده اند ذکری از نام احمد بن اسماعیل کجابود مگر گروهی دجال که نماینده انها مهدی رحیمی که خود رهبر گروه دجال انصار برای فارس زبانها قرار داده که تا چند مدت پیش درروم های یاهو ادمین روم موسیقی بود با ای دی مهدی موزیک
الان داعیه دار روایت وصیت در کتاب الغیه شده روایت صددرصد ضعیف که علما به ضعف ان که از دشمنان تشیع وارد روایت ما شد اظهار کردن ودر مورد ضعف واضطراب روایت در وبلاگ جامع بحث شده.متاسف هستم برای دار و دسته این جماعت دغل کار 